هشت ماهگی

دندون درآوردنت حسابی اذیتت میکنه. همش نق میزنی و بهونه گیری میکنی و بغل میخوای. پاهات هم بدجور سوخته و حسابی بی اشتها شدی. چند روز هم هرچی بهت میدادم بالا میآوردی. خداکنه زودتر خوب شی عزیزم.

احساس میکنم رشدت کند شده، هفته دیگه میبرمت دکتر. البته بی اشتهاییت واسه دندوناته.

خودت کامل غلت میزنی و بعضی وقتا هم میتونی برگردی اما دوست نداری زیاد دمر باشی.

سی دی زبانت خیلی دوست داری. کلا عاشق تلویزیون هستی. 

شناختت از محیط اطرافت خیلی بهتر شده و دوست داری وسایل مختلف رو دست بزنی و بگیری و بندازی. عینک بابایی رو هم برمیداری.

اتاقت خیلی دوست داری. تو روروئکت راه میری و بیشتر از قبل توش میمونی.

دد، آقا، غار غار، نه نه، اده، ماما و بابا رو میگی.

بعضی وقتا خیلی جدی به یه نقطه خیره میشی و با خودت حرف میزنی که من عاشق این حرکتت هستم.

پستونکت رو خودت بر میداری و دهنت میذاری.

 تا الان هر روز نصف زرده تخم مرغ بهت میدادم که میخوام از این به بعد روز در میون یک زرده کامل بدم. البته اصلا دوسش نداری و منم مجبورم تو سرلاک بریزم یا تو سوپ و بهت بدم.

دمی با ماهیچه و لوبیا سبز و گوجه فرنگی خیلی دوست داری بعضی وقتا هم سوپ ماهیچه بهت میدم که دوست داری. واست ماست خامه ای گرفتیم که اونم خیلی دوست داری و وقتایی که بدغذایی میکنی به هوای ماست یه کم غذا میخوری. بعضی وقتا هم بادوم و با موز قاطی میکنم و بعضی وقتا هم تو سرلاکت بادوم میریزم. سرلاک گندم و شیر و موز رو تموم کردی. واست سرلاک گندم و شیر و خرما گرفتیم. اما متاسفانه خیلی کم شیر میخوری در ۲۴ساعت ۵ یا ۶بار بیشتر نمیخوری که معمولا شب تا صبح ۳ یا ۴ بار و ظهر هم ۱ تا ۲بار میشه.

وقتی سینی چایی رو میبینی کلی ذوق میکنی و دلت میخواد به استکان چایی یه لب بزنی. کلا دوست داری آب رو هم با لیوان بخوری.

میوه هم سیب و موز و گلابی و آب هویج خیلی دوست داری.

وقتی میشینی پاهات رو هم میندازی که خیلی ناز میشی نفسم.

وقتی بهت میگم دست دسی، دست میزنی و وقتی بهت میگم سر سری، سرت تکون میدی.

عاشق بیرون رفتن و ماشین سواری هستی وقتی هم تو ماشین میشینی دوست داری دنده رو بگیری. بعضی روزا با کالسکه بیرون میبرمت که خیلی خوشحال میشی اما جدیدا هوا خیلی سرد شده و تو هم که از کلاه و کاپشن متنفری و کلی جیغ و داد و گریه میکنی.

محمدمهدی در پیتزا پونک