نوروز 92
عید امسال مامان و بابا به خاطر من زیاد جایی نرفتن و فقط خونه فامیل درجه یک رفتیم، البته من همه جا پسر خوبی بودمو هرجا هم که می رفتیم از همه دیرتر می رسیدیم و از همه زودتر برمی گشتیم. روز سیزده هم که همه فامیل با هم بودند (باغ دایی حسن - نیشابور) ما خونه موندیم چون مامان و بابا نگران بودن که من اذیت بشم, اما من شب دل درد گرفتم و تا نیمه شب گریه می کردم.
نکته جالب که ما تو این ایام متوجه شدیم که محمد مهدی خیلی ماشین رو دوست داره و تو ماشین آرامش میگیره و راحت میخوابه.
این هم چند تا عکس از ایام عید
قربون خوابیدنت بشه مامان
خوابای رنگی رنگی ببینی نفسم
اینم اولین باری که پسرم بیرون رفت
(پیست ماشین مجموعه ارشاد)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی