عاشقانه ای برای پسرم
خدا تو را که می آفرید
حواسش پرت آرزوهای من بود!
شدی همان آرزوی من....!
زندگی قصه و حرفیست که شیرینی آن
خنده ی توست....
تلخی اش....
گریه ی تو....
کاش که پر باشد لحظه هایم همه از خنده ی تو
مست هستم از هوایی که نفست در آن میپیچد
نفسم درگیر است لابه لای نفست
آه چقدر شیرین است طعم نفست....
دنیای من عجین شده با خنده های تو
آری بخند، هستی و عمرم فدای تو
زیباترین ستاره شبهای قلب من
چشمک بزن که شب شده بی چشمهای تو
در انتظار آمدنت تا همیشه ام
من،انتظار آمدن و لحظه های تو
دنیا و آسمان و زمین گر به من دهند
یک جا فدا کنم همه را از برای تو
با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی