محمدمهدیمحمدمهدی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه سن داره

محمد مهدی بهترین هدیه خدا به ما

ده ماهگی و اولین شب یلدا

سلام نازنین پسرم امروز 10ماهت تموم شد عزیزکم. خدا رو هزاران بار شکر ببخشید که یه مدت نتونستم بیام گل مامان آخه خیلی گرفتار بودم. جابجایی خونه خودش یه پروژه بزرگ و سخت بود آخه هم هوا سرد بود هم تو کوچولو بودی. از وقتی شروع به جمع کردن وسایل کردم فقط وقتایی که تو خواب بودی میتونستم یه کم کارکنم اما بعدش که تو بیدارمیشدی دیگه نمیذاشتی البته بعضی وقتا هم جلو سی دی میذاشتمت اما خیلی نگران بودم آخه روزی چند ساعت جلو تلویزیون بودی واسه همین الان دیگه واست نمیذارم. تا بالاخره روز جابجایی فرا رسید و من و بابایی تا ساعت 6 کلاس بودیم و همون شب که تو خونه مامان عزیز بودی خونه رو جابجا کردیم البته یک سری وسایل موند که کم کم آوردیم. اما به هر سه ...
2 دی 1392

سلام سلام 100تا سلام

پسر قشنگم خیلی وقته که واست ننوشتم آخه حسابی درگیر بودم و از همه مهمتر اینکه به اینترنت دسترسی نداشتم آخه ۲۸آبانماه خونه رو جابجا کردیم و با وجود تلاشهای زیاد بابامحمود تازه همین نیم ساعت پیش اینترنت وصل شد. قول میدم در اولین فرصت ماجراها و اتفاقاتی که تو این مدت افتاده واست بنویسم. این عکس رو هم همین چند دقیقه پیش ازت گرفتم.   ضربان قلبم روی خنده های تو تنظیم کردم   پس بخند تا زنده باشم ...
28 آذر 1392

هشت ماهگی

دندون درآوردنت حسابی اذیتت میکنه. همش نق میزنی و بهونه گیری میکنی و بغل میخوای. پاهات هم بدجور سوخته و حسابی بی اشتها شدی. چند روز هم هرچی بهت میدادم بالا میآوردی. خداکنه زودتر خوب شی عزیزم. احساس میکنم رشدت کند شده، هفته دیگه میبرمت دکتر. البته بی اشتهاییت واسه دندوناته. خودت کامل غلت میزنی و بعضی وقتا هم میتونی برگردی اما دوست نداری زیاد دمر باشی. سی دی زبانت خیلی دوست داری. کلا عاشق تلویزیون هستی.  شناختت از محیط اطرافت خیلی بهتر شده و دوست داری وسایل مختلف رو دست بزنی و بگیری و بندازی. عینک بابایی رو هم برمیداری.   اتاقت خیلی دوست داری. تو روروئکت راه میری و بیشتر از قبل توش میمونی. دد، آقا، غار غ...
2 آبان 1392

اولین مروارید گل پسرم

چهارشنبه شب ۱۳ شهریور ماه بود که متوجه شدم گل پسرم صاحب یه مروارید خوشگل شده. خیلی خوشحال شدم. چند روز بعد هم یکی دیگه کنارش دراومد.   پنج شنبه ۴مهر هم واست جشن دندونی گرفتیم و آش دندونی پختیم که خیلی هم خوشمزه شده بود عزیز مامان. خودت هم از آش دندونیت خوردی و خیلی دوست داشتی فدات شم نفسم.   محمدمهدی و محمد(پسر عمه فائزه)   ...
5 مهر 1392

کمی با محمدمهدی

عزیز مامان این روزا حسابی شیطون شدی، همش دوست داری بغل باشی. وقتی نشستی یا دراز کشیدی همین که کسی از کنارت رد شه دست و بال میزنی و ادای سرفه در میاری که بغلت کنن. اصلا تنهایی رو دوست نداری و حتما باید یه نفر کنارت باشه.   وقتی بابایی میخواد بره سر کار حتما باید اول شما رو ببره تو پارکینگ یه دور بده بعد بره وقتی از سر کار بر میگرده هم همینطور. آخه وقتی حاضر میشه شما کاملا متوجه میشی و دست و پا میزنی که بری بیرون. سی دی زبانت خیلی دوست داری اما فقط واسه نیم ساعت، زود خسته میشی و دوست داری تغییر وضعیت بدی. شکر خدا غذا خوردنت خیلی بهتر شده، معمولا هر روز فرنی و سوپ می خوری و روز در میون هم نصف زرده تخم مرغ و ...
21 شهريور 1392

نیم سالگیت مبارک

گل من، امروز ۶ماهت تموم شد. باورم نمیشه اینقدر زود گذشت انگار همین دیروز بود که واسه اولین بار صدای قلبت شنیدم و انگار دنیا رو بهم داده بودن.   اینقد تو رو دوست دارم که هیچ کس کسی رو اینجوری دوست نداشت     امروز صبح با بابایی و مامان عزیز رفتیم واکسنت رو زدیم. اونجا همه بچه ها گریه میکردن اما تو یه کوچولو گریه کردی و خیلی زود ساکت شدی. اما واکسن سختی بود چون بعدش هم تب داشتی و هم پاهات خیلی درد میکرد. همش بهت استامینوفن میدادم. بهداشت بهم گفت تا ۲روز تب و درد داری. خدایا گل من زودتر خوب شه. راستی از دیشب دوباره بهت پستونک دادم. خیلی آروم و خوش اخلاق شدی. ببخشید که این مدت اذیتت کردیم عزی...
2 شهريور 1392

شیطون بلای من

سلام پسر قشنگم    الان که دارم واست مینویسم ساعت ۱۲ شبه و تازه از خونه عمو عباس اومدیم. امروز تولد عمو و محمد(پسر عمه) بود. الان تو لالا کردی عزیز مامان. روزا اینقد مشغول توام که اصلا وقت نمیکنم به هیچ کاری برسم. فدای تو بشم که همه ی زندگیم شدی کوکب خانم تازه از حمام اومدن!!!!!! امروز رفتیم پیش دکترت. خیلی دکترت رو دوست داری. شکر خدا همه چیز خوب بود. وزنت ۸۵۰۰ و قدت هم ۷۰ اصلا دوست نداری زیاد خونه بمونی حتی واسه یک روز، انگار دلت میگیره و دوست داری بریم بیرون. من و بابایی هم وقتی بیتابی می کنی میبریمت پارک. خیلی بیرون دوست داری و با دیدن بچه ها ذوق میزنی. فدات بشم که عاشق بچه هایی. وقتایی هم که ب...
21 مرداد 1392