واكسن 18ماهگي
چهار شنبه 12شهريور ساعت 12ظهر واكسن 18ماهگي رو زديم. يكي به دستت يكي به پا و قطره فلج كه خوراكي بود. شب قبلش خيلي استرس داشتم انگار ميخواستم كنكور بدم. آخه شنيده بودم واكسن سختي هست و 2 3 روزي اذيت ميشي. خلاصه واسه زدن واكسن با بابامحمود رفتي و من پشت در واست آيةالكرسي ميخوندم كه يهو صداي جيغت رو شنيدم و قلبم آتيش گرفت. الهي فدات شم عزيز دلم. قبل از رفتم بهت شربت استامينوفن داده بودم. خلاصه بعد از اينكه اومديم خونه حالت خوب بود و واسه خودت بازي ميكردي و ظهر كه خوابيدي با تب و درد بيدار شدي هر 6 ساعت بهت استامينوفن ميدادم و سر شب هم سه تايي رفتيم پارك كه شما زياد اذيت نشي اونجا خيلي حالت خوب بود و كلي تاب بازي كردي و واسه خودت راه رفتي...
نویسنده :
مامان شیما
17:41